گمگشته | ||
برای اولین بار تو این همه نزول برکتم رفتم تو چندتا مرکز تجاری (استعاره از پاساژ) تا یک عدد مانتو برای والده گرامی بخرم قبلا از اینکه برم سراغ خرید این شی ء با ارزش با خودم فکر کردم بهترین گزینه برای خرید کادو در حال حاضر چیه بعد از کلی فکر و استخاره در موقعیت کنونی به این نتیجه رسیدم که برم مانتو بخرم ولی غافل از اینکه خرید یک عدد تن پوش ویژه بانوان مساوی است با پیداکردن سوزن در انبار کاه بنده از ساعت 5 عصر الی 8شب بعد از دیدن هزاران لباس و مغازه و بانو و خیابان به یک مانتو مناسب برخوردم و بعد از اون هم با خودم هزاران بار از خداوند متعال تشکر کردم که مؤنث نشدم تا برای خرید لباس شب عید مجبور نباشم دو سه هفته ای در این خیابان های پر ازدحام شهر رفت و آمد بکنم ؛ بابا ما مذکرا برای خرید لباس شب عیدمون جمعا 15 دقیقه هم وقت نمی ذاریم ولی مخالفان برای خرید یک عدد مانتو 3 ساعت باید وقت بذارن حالا سخت سلیقه ها به جاش؛ جالبش اینکه بعد از این همه دردسر اندازه خانم والده نبوده./ همین مال من و حسن!!! [ شنبه 89/6/27 ] [ 1:55 عصر ] [ دوصندلی ]
[ دیدگاه () ]
|
||
کلیه حقوق این وبلاگ محفوظ می باشد |