سفارش تبلیغ
صبا ویژن
.

گمگشته
 

الهی؛ این چه فضلست که با دوستان خود کرده ای که هر که تو را شناخت ایشان را شناخت وهر که ترا یافت ایشان را شناخت .

الهی؛ تا تو در غیبت بودی من هم عیب بودم، چون تو  از غیبت به در آمدی، من هم از عیب به در آمدم .
الهی؛
حاضری، چه جویم، ناظری، چه گویم .

الهی؛ پنداشتم که تو را شناختم، هم اکنون آن پنداشت را در آب انداختم.

الهی؛ اگر کار به گفتار است، بر سر همه، تاجم و اگر به کردار است، به پشه و مور محتاجم.

الهی؛ بیزارم از طاعتی که مرا به عجب آورد، مبارک معصیتی که مرا به عذر آورد.

الهی؛ عاجز سرگردانم نه آنچه دانم و دارم و نه آنچه دارم ودانم.

الهی؛ اگر من نا پخته ام، تو پخته ام کن و اگر پختی سوخته ام مکن.

الهی؛ اگر به دار کنی رواست از خود دور مکن و اگر بدوزخ فرستی رضاست مهجور کنی.

الهی؛ بطاعت امر فرمودی و از آن بازداشتی و از معصیت منع کردی و بر آن گماشی .

...............

همین

منجاتهائی از خواجه عبد الله انصاری

 


[ یکشنبه 87/3/26 ] [ 11:47 عصر ] [ دوصندلی ] [ دیدگاه () ]

روزی ، روزگاری
دل پر بود
از غیر
از خلاء
و حال
در حال ترمیم
بازدید


بازدید امروز: 87
بازدید دیروز: 16
کل بازدیدها: 221985