گمگشته | ||
سلام تا بحال به طلاق فکردید چیزی که خیلیها تا اسمش رو می شنوند چهار ستون بدنشون به لرزه در می یاد همون چیزی خیلی از بچه های فردا و امروز و دیروز ازش می ترسند که خدای نکرده اونام اسیر این بلای خانمان سوز بشن این بلائی رو که خیلی ها رو از ادامه زندگی باز می دارد شاید از من بپرسید که چرا بجای اینکه بیام در باره فاطمیه و حضرت و ... بنویسم از طلاق می نویسم آخه این موضوع خیلی وقته که ذهنم رو مشغول خودش کرده که چرا بعضی ها بخاطر یک مسئله جزئی می یان از عزیزترین و نزدیک ترین فرد زندگیشون جداء می شن که گاهی از اوقات بعضی هاشون فرزندی هم دارن که بدون توجه به اون فرد پا روی یک سری از افکار غلطت خودشون می زارن بدون اینکه به اون فرزند که باید فردا های دور آیندش رو باهم بسازن تا اون هم بتونه آینده روشنی مثل بقیه هم سن و سالاش داشته باشه فکر کنند این یک معضل جدید در کشورما شده که دختر و پسرهای جَوون بدون در نظر گرفتن یک سری از ملاکها می یان و ازدواج می کنند و بعد چند وقت حتی بعضی ها بعد کمتر از شش ماه تصمیم به این کار می گیرند و حتی خودم چند وقت پیش در یکی از روزنامه ها خونده بودم بعد 45 سال زندگی مشترک این کار رو انجام دادن که واقعا به نظر من در این مسئله جای تأمل هم هست ولی به نظر من باید مسئولین نظام یک فکری بحال این معضل خانمان سوز بکنند و به نظر من بهترین راه برای اینکه مسئولین بتونند این مسئله رو حلش کنند این است که یک هم اندیشی و یا سایر اینها برگزار ودر باره این موضوع تصمیماتی گرفته شه ./
همین مال من و حسن!!! [ چهارشنبه 87/3/1 ] [ 2:22 عصر ] [ دوصندلی ]
[ دیدگاه () ]
|
||
کلیه حقوق این وبلاگ محفوظ می باشد |