گمگشته | ||
تو دلم داشتم این رو حلاجی می کردم که اگر خداست و همه چیز درست شد عقدمون رو آقا برامون بخونه ولی یکم که فکر کردم دبدم نه نمی شه آخر آقا کجا و ما کجا تو همین فکرا بودم که سرم رو بالا آوردم چشمم به لبخند معنادار آقا تو عکسش کنار امام که گوشه دیوار اتاقم بود افتاد فهمیدم که پر بیراه هم نگفتم آخر آرزو بر جوانان عیب نیست./ همین مال من و حسن!!! [ پنج شنبه 90/7/21 ] [ 11:55 صبح ] [ دوصندلی ]
[ دیدگاه () ]
|
||
کلیه حقوق این وبلاگ محفوظ می باشد |